خاطره و تجربه 6- خوک خورهای قهار اسپانیائی !
در سپتامبر 2004 جهت انجام تست صنعتی بدنه کاشی پرسلانی و آشنائی با روشهای تست و بررسی فرمولاسیون بدنه در شرکت Itaca به کشور زیبای اسپانیا اعزام شدیم. گذشته از تفاوت های فرهنگی، رفتار بسیار خوب و صمیمی اسپانیائی ها برایم غیر قابل تصور بود. در واقع می شد گفت که اسپانیائی ها بر خلاف مردمان کشورهای دیگر اروپا (برای نمونه، ایتالیا) از نظر فرهنگی به آسیائی ها شبیه ترند.
از آن جا که یکی از لذتهای به یاد ماندنی هر سفری غذاهای آن است، چشیدن طعم غذاهای اسپانیائی خود یک تجربه خاطره انگیز به شمار می رفت. غذاهای بی برنج و کم حجم، ذرت آب پز در کنار بشقاب غذا، مصرف زیاد روغن زیتون، حضور پر رنگ غذاهای دریائی، حضور برنج سیاه در یک غذای مخصوص اسپانیائی، کم بودن منوهای غذا با گوشتهای غیر خوک و مواردی از این دست همگی برایم -خواه ناخواه، مجبور یا از روی میل- تجربه هائی بود که کسب شد. روغن زیتون آن قدر ارزان بود که روی هر میز یافت می شد و مشتریان محدودیتی جهت میزان مصرف آن نداشتند. بگذریم از این که اصرار من بر گفتن عبارت No pork, no alcohol در هر وعده غذا برای همراهان و گارسونها جالب بود و باعث می شد تا گاهی اوقات ما مجبور به خوردن غذاهای دریائی و پیتزا همراه با آب معدنی معمولی شویم.

رانهای خوک آویزان در رستوران معروف Meson Navarro در شهر Castellon. احتمالا میزان مصرف بالاست که در شهریور گرم سال 1383 (سپتامبر 2004) آنها را در یخچال نگه نمی دارند.
در شرکت Itaca به ما گفته بودند که اگر نمی خواهید خوک بخورید، دامنه منوی غذای شما بسیار کوچک خواهد شد. به هر حال، خوردن شمشیر ماهی (sword fish) با طعمی لذیذ که برای اولین بار تجربه کردم، بسیار بهتر از خوردن خوک بود !
اروپائیان خوک خورهای قهاری هستند ! همان طور که در یخچال ویترینی بعضی از رستورانهای ایران می توان لاشه های گاو و گوسفند را آویزان دید، به همان اندازه (و شاید هم بیشتر) لاشه خوک و ران خوک در رستوران ها و مراکز خرید عمومی دیدیم. چهره زن و شوهر پیر اسپانیائی را هنوز در خاطر دارم که ران خوکی را از قلاب پائین آوردند و پیرمرد خوشحال از این خرید عالی (!)، ران بسته بندی شده را روی شانه اش گذاشت...!
شرح عکس بالا:
مدیر وبلاگ در رستوران معروف Meson Navarro در شهر Castellon .
ّمشخصات مدیر وبلاگ: